کد خبر: ۵۹۴۸
۱۴ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۰

میرزا محمود تقی‌پور معروف به شهید اربعین است

شهید تقی‌پور در اربعین سال ۹۵ در سامرا در حال مأموریت بود که در آن روز خود را به کربلا می‌رساند و در حرم امام حسین (ع) دعا می‌کند تا در یک روز خاص و به زودی شهید شود.

تا به حال به مردن فکر کرده‌اید؟ حتما با فکر کردن به آن هم چارچوب بدنتان می‌لرزد، حال به این فکر کنید چگونه می‌شود که یک انسان به اختیار خود قدم در مسیری بگذارد که بداند احتمال بسیار راه برگشتی ندارد، این نه تنها یک شجاعت است که معنی واقعی ایثار است، گذشتن از خود برای دیگران، چه میزان از فداکاری سبب این اتفاق می‌شود؟

ما ایرانی‌ها با این اتفاق و با ایثار‌هایی از این جنس در ۸ سال دفاع مقدس بیگانه نیستیم، اما شاید کمتر پیش بیاید، مردانی پیدا شوند تا برای وطن در آن طرف مرز‌ها بجنگند، جنگی برای دفاع از انسانیت.

میرزا محمود تقی‌پور، یکی از مردانی است که قدم در این مسیر گذاشت و به عنوان مدافع حرم برای جنگ با تکفیری‌ها از جا برخاست، برای آشنایی بیشتر با این شهید بزرگوار و شناخت وی در اولین سالگرد آسمانی‌شدنش سراغ پدر و مادرش رفتیم تا کمی در مکتب ایثار درس بیاموزیم.

 

از کودکی

حسنعلی تقی‌پور، پدر شهید روحانی مدافع حرم میرزا محمود تقی‌پور است که بیش از ۶۰ بهار زندگی خود را دیده است و در بازار فعالیت دارد. مرضیه میررضایی، مادر شهید تقی‌پور، هم حدود ۶ سال پیش در حالی که  سمت ریاست دانشکده الزهرا (س) مشهد را داشت، بازنشست شده است. فارغ از همه منابع اینترنتی و اخبار فراوانی که درباره شهید تقی‌پور موجود است حقایق زندگی این شهید بزرگوار را از والدین او جویا شدیم.

شهید محمود تقی‌پور، متولد آبان ۱۳۶۱ در شهر گرگان است که بعد چند سالی سکونت در آن شهر در سال ۶۸ به همراه خانواده راهی شهر مشهد شده است. به گفته پدرش در دوران کودکی بسیار باهوش و البته پر‌انرژی بوده است به گونه‌ای که وقتی پدرش از شخصیت او در دوران کودکی صحبت می‎‌کند، می‌گوید: اصلا راه رفتن بلد نبود، چون فقط می‌دوید و همیشه با کلی انرژی در پی بازی و ورزش بود.

حسنعلی تقی‌پور ادامه می‌دهد: بعد از حضور ما در شهر مشهد، محمود همیشه در مسجدی که رفت و آمد داشتم، حضور داشت و فعالیت می‌کرد، در کنار انجام درست تکالیف درسی، علاقه بسیاری به کار‌های مسجد و انجام امور مذهبی و فعالیت در بسیج داشت.

از دوران کودکی او تا پایان دوره راهنمایی که بگذریم پس از گرفتن سیکل با صحنه عجیبی روبه‌رو شدیم، در اقدامی که به نظر زود بود، شهید به من گفت: پدر می‌خواهم سرباز امام زمان (عج) شوم و در فعالیت‌های جهادی و مذهبی فعالیت کنم. مخالفتی نکردم، ولی از او خواستم تا گرفتن مدرک دیپلم این امر را به تأخیر بیندازد که چنین هم شد.

مادر شهید تقی‌پور از دوران کودکی او این‌گونه می‌گوید: از همان کودکی‌اش به خاطر ندارم که ذره‌ای و لحظه‌ای مرا آزرده خاطر کرده باشد. مهربان بود و در خانواده به لحاظ درسی و اخلاقی همیشه مورد ستایش قرار می‌گرفت، به لحاظ جسمی هم توانایی خوبی داشت و در رشته ورزشی رزمی و کوهنوردی فعال بود.

 

میرزا محمود تقی‌پور معروف به شهید اربعین است

 

آغاز راه روحانیت

پدر شهید آغاز راه روحانیت وی را از حوزه علمیه امام محمد باقر (ع) بیان می‌کند و ادامه می‌دهد: شهید تقی‌پور بعد از گذراندن دوران متوسطه راهی حوزه علمیه امام محمد باقر (ع) شد و در محضر آیت‌ا... دیانی مشغول به فرا گرفتن علوم مقدماتی شد، به خاطر ارادت و علاقه‌ای که به حضرت زینب (س) داشت زیرزمینی خانه را به هیئت حضرت زینب (س) اختصاص داد و به همراه دوستانش و با کمک‌های مالی من و مادرش این هیئت را اداره می‌کرد.

بعد از پایان دوره مقدماتی در حوزه علمیه امام محمد باقر (ع) در ۴ مدرسه علمیه تحصیل کرد و سپس راهی حوزه علمیه قم شد. با وجود اینکه در مشهد شرایط برای ادامه تحصیلش در علوم حوزوی فراهم بود، اعتقاد داشت پیشرفتش در حوزه علمیه قم بیشتر است و راهی قم شد تا شاگرد آیت‌ا... فاضل لنکرانی شود.

۸ سال هم شاگردی آیت‌ا... جواد فاضل لنکرانی را کرد و زمانی که باید پایان‌نامه دوره دکتری خودش را ارائه می‌داد، حضور در سوریه را ترجیح داد.

مادر شهید تقی‌پور درباره دوران حضور شهید در حوزه این گونه می‌گوید: پس از شهادت وی استادان محمود در حوزه علمیه قم به خانه ما آمدند و همه به اتفاق از رضایت خودشان و افراد حوزه نسبت به شهید سخن می‌گفتند.

مادر شهید ادامه می‌دهد: شهید تقی‌پور به هیچ اندازه‌ای از کسب علم رضایت نداشت و همواره در طول حضور در حوزه به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد علوم دینی بود. آن‌ها اعتقاد داشتند حضور محمود در حوزه علمیه قم سبب شده بود تا وی امید این حوزه برای اجتهاد باشد.

 

در راه جهاد

همه آنان که شهید تقی‌پور را می‌شناسند از او به عنوان یک جهادگر واقعی یاد می‌کنند که مجاهدت‌های او در سوریه خلاصه نمی‌شود. شهید تقی‌پور سال‌های بسیاری در مسیر نجف تا کربلا برای رفاه حال زائران این مسیر درختکاری کرده بود.

در دوران حضور به عنوان طلبه در قم جمعی را تشکیل داده بود  و به اطراف قم می‌رفت تا در آنجا درختکاری کند که بسیار مورد استقبال شهرداری قم هم قرار گرفته بود. از حدود سال ۹۳ به عنوان روحانی راهی پادگان‌های سپاه می‌شد تا برای آموزش‌های عقیدتی فعالیت کند که پادگان‌های یزد و زاهدان برخی از آن‌ها هستند.

حضور در روستا‌های دور‌افتاده برای ساخت و ساز بنا برای محرومان و آموزش به نوجوانان بی‌سواد بخش دیگری از فعالیت‌های جهادی شهید تقی‌پور است.

در ادامه این مصاحبه پدر شهید تقی‌پور به توجه ویژه او به خانواده مجاهدان لشکر فاطمیون و خانواده شهدا اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: قبل از اینکه خود شهید عازم سوریه شود با کمک مالی و برخی موارد خوراکی و پوشاکی به کمک خانواده شهدا و مجاهدان در سوریه می‌رفت.

البته نکته جالب این است که تا زمان شهادتش حتی همسر وی هم از این کار مطلع نبود و بعد از شهادتش بود که عده‌ای با دیدن عکس وی می‌گفتند این همان فردی است که به ما کمک کرده است.

مادر شهید تقی‌پور در توصیف کار‌های جهادی و انسان‌دوستانه وی این گونه می‌گوید: طول زندگی شهید کوتاه بود، اما عرض زندگی و رفتار و کردارش گسترده بود. فعالیت در همه اموری که آموخته بود نکته اساسی این عرض گسترده از زندگی بود.

همه ما آموخته‌هایی داریم، ولی اینکه چقدر از آن استفاده می‌کنیم اهمیت دارد. شهید تقی‌پور از تمام آموخته‌هایش به نفع دیگران استفاده می‌کرد، تنها به عبادت و مستحبات توجه نمی‌کرد و نسبت به خوب بودن حال دیگران دغدغه داشت.

در دوران حضورش در حوزه علمیه قم ابتدا نسبت به وضعیت مالی دوستانش و سپس وضعیت خورد و خوراک آن‌ها دغدغه داشت، بعد از شهادتش دوستان حوزوی او به خانه ما می‌آمدند و می‌گفتند: شب‌ها بعد نماز شب کفش‌های دوستانش را واکس می‌زد و لباس‌هایشان را می‌شست، هرچه به او اصرار می‌کردیم که به این کار راضی نیستیم، توجه نمی‌کرد.

 مادر شهید ادامه می‌دهد؛ بعضی از دوستانش نقل می‌کردند: در دوران حضور در حوزه کت خودش را روی جالباسی می‌گذاشت و می‌گفت هرکس پول لازم دارد از جیب من بردارد اگر داشت بعد بگذارد و اگر نداشت هم اشکالی ندارد.

 

میرزا محمود تقی‌پور معروف به شهید اربعین است

 

اهمیت صله رحم از دیدگاه شهید

مادر و پدر شهید تقی‌پور به اتفاق بر یک ویژگی بارز اخلاقی او تأکید دارند؛ «به جا آوردن صله رحم» همان ویژگی اخلاقی بارز شهید تقی‌پور است که به آن تأکید داشت و به آن عمل می‌کرد. در این‌باره مادر شهید خاطره‌ای نقل می‌کند: محمود علاقه زیادی به ارتباط با اقوام و خویشان و دوستان داشت و تأکید داشت باید حواسمان به دور و بری‌هایمان باشد، زیاد برای احوال‌پرسی از دیگران تماس می‌گرفت، یک‌بار به او گفتم: پسرم در کل تو یک میلیون حقوق می‌گیری فکر قبض تلفن را کرده‌ای که پاسخ داد: خدا می‌رساند، برای صله رحم حتما می‌رساند. 

 

علاقه به ورزش

به گفته والدین شهید تقی‌پور، محمود تقی‌پور علاقه زیادی به ورزش داشت و علاوه بر فعالیت در رشته‌های رزمی به کوهنوردی علاقه زیادی داشت و مسئول تیم کوهنوردی حوزه علمیه قم بود. از دیگر علایق شهید حضور در ورزشگاه‌ها و فضا‌های ورزشی بود، حضور در این فضا‌ها از این رو برای او حائز اهمیت بود که بتواند برای جوانان و نوجوانان حاضر در ورزشگاه، کار فرهنگی مثبتی انجام دهد.

 

در مسیر سوریه

پدر و مادر شهید تقی‌پور درباره زمان حضور وی به عنوان مدافع حرم در سوریه اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند و می‌گویند؛ در تمام طول حضور شهید در سوریه هرگز از این حضور اطلاعی نداشته‌اند و همه آنچه که می‌دانند بر اساس گفته‌هایی است که از طریق دوستان و همسر شهید شنیده‌اند.

محمود تقی‌پور از سال ۹۴ و با عنوان نام جهادی ابوقاسم در جبهه‌های سوریه حاضر می‌شده است. شهید تقی‌پور در زمان حضور در پادگان‌های سپاه به عنوان مبلغ اسلامی آموزش‌های نظامی و رزمی را دیده است.

ابتدا به عنوان مبلغ اسلامی راهی سوریه می‌شود، اما پس از ارتباط با لشکر فاطمیون به عنوان نیروی نظامی به حضورش در سوریه ادامه می‌دهد، در تمام طول این مدت هر زمانی پدر و مادر محمود تقی‌پور از او می‌پرسند کجاست، پاسخ می‌دهد در مأموریت! و والدین او گمان می‌کنند مأموریت او همان کار عقیدتی و سیاسی در پادگان‌هاست.

به گفته پدر و مادر شهید، همسر شهید تقی‌پور که از او ۲ فرزند ۱۱ و ۷ ساله به نام‌های زهرا و مرتضی داشته است و علاقه‌ای هم به مصاحبه ندارد، وقتی عطش محمود را برای حضور در سوریه و یاری رساندن به مسلمانان می‌بیند با او مخالفتی نمی‌کند.

در این بین سؤالی پیش می‌آید که مگر پدر و مادر شهید تقی‌پور با حضور او در سوریه و مبارزه با تکفیری‌ها مخالفت داشته‌اند که شهید تقی‌پور حضورش را از آنان پنهان کرده است؟ که مادر شهید به این سؤال این‌گونه پاسخ داد: نه هیچ مخالفتی نداشتیم و بعد‌ها در نوار صوتی که محمود برای ما گذاشته بود، متوجه شدیم که محمود این قضیه را فقط به این دلیل پنهان کرده بود که دوست نداشت ما نگران باشیم و مادامی که او در سوریه است ما استرس داشته باشیم.


روز واقعه

پدر شهید طبق روایت‌هایی که از هم‌رزمان و همسر شهید شنیده است، می‌گوید: شهید تقی‌پور در اربعین سال ۹۵ در سامرا در حال مأموریت بود که در آن روز خود را به کربلا می‌رساند و در حرم امام حسین (ع) دعا می‌کند تا در یک روز خاص و به زودی شهید شود.

بعد از برگشت از آن سفر به همسرش گفته بود من قطعا تا یک سال دیگر و در یک روز خوب و خاص شهید خواهم شد. ۲ روز قبل از شهادتش وصیت کرده و گفته بود این آخرین کلمات دوره زندگی من است.

پدر شهید می‌گوید: یکی از هم‌رزمانش برای من نقل می‌کرد که روز قبل از شهادتش گفته بود فردا روز خوبی برای من است و بسیار خوش‌حال هستم.

شهید تقی‌پور نهایت در اربعین سال ۹۶ و بر اثر تله انفجاری در المیادین سوریه به درجه رفیع شهادت نائل شد و به واسطه شهادت در این روز به شهید اربعین معروف شده است.

درباره این شهادت، مرضیه میررضایی، مادر شهید، می‌گوید: محمود از نوجوانی ایثار را تمرین کرده بود، از حضور در مناطق محروم و کمک به محرومان گرفته تا خیرات و کمک به دوستانش، تمرین این ایثار از نوجوانی منتهی به شهادت شد و او برای این راه و مسیر مهیا شده بود.

 

میرزا محمود تقی‌پور معروف به شهید اربعین است

 

تشییع پیکر

پدر و مادر شهید تقی‌پور درباره تشییع پیکر وی هم  این‌گونه روایت می‌کنند: در حالی که اصلا از حضور شهید در سوریه مطلع نبودیم ۲ روز بعد از اربعین خبر شهادت وی را به ما می‌دهند و مات و مبهوت به پذیرش این حقیقت مجبور شدیم.
البته مادر شهید ابراز می‌کند: بعدتر برای شهادت او خوش‌حال بودم، چون می‌دانستم چقدر آرزوی شهادت دارد و بار‌ها به من گفته بود برای شهادتم دعا کنید.

تشییع اولیه پیکر مطهر شهید تقی‌پور در قم برگزار شده بود، پس از تشییع باشکوه در مشهد در قطعه شهدای مدافع حرم در بهشت رضا به خاک سپرده شد.

 

آخرین هدیه

همان طور که قبل‌تر اشاره شد یکی از ویژگی‌های بارز شهید تقی‌پور خیرات و بذل و بخشش بوده است، بخشی از این بذل و بخشش و نیکوکاری‌ها اعم از خرید ابتدای مهر برای دانش‌آموزان، اهدای حقوق ماهیانه‌اش به خانواده مجاهدان فاطمیون و کمک مالی به دوستانش بخشی از این کار‌های خیر بود، اما آنچه نقطه عطف این بذل و بخشش‌ها و کمک‌ها به هم‌نوعان است کمک به دیگران بعد از شهادت است.

 پدر شهید تقی‌پور در بخشی از این مصاحبه به وصیت‌نامه و کار خیر شهید بعد از شهادتش اشاره می‌کند و می‌گوید: فرش گران‌قیمتی به عنوان هدیه به پسرم داده بودم که در وصیت‌نامه‌اش به آن اشاره کرده بود و خواسته بود آن را به خانواده‌های مهاجر افغانستانی که در سوریه مشغول جنگ هستند، اهدا کنیم. خاطرم هست بعد از اینکه شهید را دفن کردیم طبق وصیت‌نامه‌اش یک وانت وسایل از منزلش در قم به مشهد آوردیم تا به خانواده‌های مجاهدین فاطمیون اهدا شود.



* این گزارش پنج شنبه ۱۰ آبان ۹۷ در شماره ۳۰۳ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44